کد مطلب:223857 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:121

خطبه ی امام هشتم درباره ی نامها و صفات خداوند
شیخ صدوق (ره) روایت می فرماید كه فتح بن یزید جرجانی گفت شنیدم امام رضا علیه السلام می فرمود خداوند لطیف - خبیر - سمیع - بصیر - یكتا - یگانه - بی نیاز - نزاد است - زائیده نشده است - همتا و شریكی و نظیر ندارد - پدید آرنده هر چیز است و رشد دهنده اجسام و نقشه بند همه صورتهاست.

اگر چنان باشد كه مجسمه و مشبهه می گویند خالق از مخلوق و پدید آورنده از پدید آورده شده شناخته نمی شود.

اوست پدیدآورنده و جداست از آنچه او را جسم آفریده و صورت بندی كرده و پدید آورده زیرا هیچ چیز مانند او نیست و او هم مانند چیزی نیست!! [1] .

فتح می گوید عرض كردم قربانت شوم فرمودی خدا احد و صمد است و مانند هیچ چیز نیست یا اینكه گفته می شود انسان واحد!! بنابراین در وحدانیت شباهت میان خدا و خلق لازم می آید.

امام رضا علیه السلام فرمود: ای فتح سخن محال گفتی «خدا تو را بر حقیقت پایدار فرماید» همانا تشبیه نسبت بخدا و خلق محال است زیرا این شباهت از نظر حقیقت و معنی است و برای تنزل مقایسه تشبیه آورده اند اما مجرد لفظ و نامی كه تلفظ می شود یكی است و مجرد شركت در تعبیر مستلزم شباهت نیست زیرا لفظ همان دلیل مسمی می شود.



[ صفحه 263]



زیرا اگر گفته شود انسان واحد و واحد را صفت انسان قرار دهند منظور تو تأمین نمی شود زیرا منظور تو این است كه یك تن نه دو تن ولی خود همان یك تن انسان هم در ذات خود واحد نیست بلكه عناصر بسیار جمع شده اعضاء مختلف و رنگهای مختلف دارد و تن او هم از اعضاء و قطعات چندی فراهم و تركیب یافته كه یكی نیستند خونش غیر از گوشتش و گوشت او غیر از خون اوست پی او جز رگهای اوست و پوستش جز بشره ی اوست و سیاهی او جز سفیدی اوست و همچنین مخلوقات دیگر كه همه در عین یكی بودن و واحد بودن مركب هستند.

پس انسان بمجرد تعبیر و تلفظ واحد است نه اینكه ذات و حقیقت او یكی باشد و خداوند جل و علا نظر بذات و حقیقت خود واحد است و جز او واحد حقیقی نیست در ذات او اختلاف و تفاوتی نیست كم و زیادی ندارد آیا انسان كه مخلوق و ساخته شده مركز است از اجزاء مختلفه و گوهرهای چند جز آنكه از نظر اجتماع اجزاء و گوهرها و اعضاء او یك واحد نامیده شود.

فتح عرض كرد یابن رسول الله عقده از دل من گشودی خداوند بشما گشایش عطا فرماید اما اینكه فرمودی خداوند لطیف است و خبیر است آنرا هم برای ما تفسیر فرما بشرحی كه مفاد واحد را فرمودی؟

ما می دانیم خدا لطیف است و لطیف بودن خدا غیر از لطیف بودن خلق است زیرا حق از خلق جداست ولی دوست داریم كه آن را شرح فرمائید.

یا فتح انما اللطیف للحق اللطیف لعلمه بالشی ء اللطیف اولامر و قعك الله و ثبتك الی اثر صنیعه فی النبات اللطیف و من الخلق اللطیف و من الحیوان الصغار و من البعوض و الجر جس و ما هو اصغر منها ما لایكاد تستبینه العیون بل لایكاد یستبان لصغره الذكر من الانثی و المحدث المولود من القدیم فلما رأینا صغر ذلك فی لطفه و اهتدائه للفساد و الهرب من الموت و الجمع لما یصلحه و ما فی اللجج البحار و ما فی لحاء الاشجار المفاوزة و الصغار و افهام بعضها عن بعض منطقها و ما یفهم به اولادها عنها و نقلها الغذاء الیها ثم تألیف الوانها حمره مع صفره و بیاض مع حمره و انه لاتكاد عیوننا نستبینه لذمامة خلقها لاسواه عیوننا و لاتلمسه ایدینا علمنا ان خالق هذا الخلق لطیف لطف بخلق ما سمیناه بلا علاج و لا آلة و ان كل صانع ضمن شی ء صنع والله الخالق اللطیف الجلیل خلق و صنع من لا شی ء انتها [2] .

ترجمه: ای فتح ما خدا را از آن جهت لطیف می خوانیم كه لطائفی آفریده احجار لطیف - نباتات لطیف - حیوانات لطیف - انسان لطیف و علم او بهمه آنها كه لطیف هستند



[ صفحه 264]



با آنچه شبیه بآنها بسیار بزرگ هستند یكی است ای فتح خدا تو را توفیق دهد و ثابت عقیده نگاهدارد كه آثار صنع لطیف را ببینی و درك كنی كه در گیاهان و حیوانات چه موجودات لطیف وجود دارد و در ردیف مخلوقات كوچك و بزرگ و ریشه های ریز و ذرات نامرئی باز هم كوچكتر موجوداتی هستند كه عین آنها در ساختمان بزرگتر و عظیم تر از آنها نیست و همه مشمول لطف عام او قرار گرفته و چشمهای بشر قدرت دیدن همه آن لطایف را ندارد از فرط كوچكی دیده نمی شود نر و ماده آن تشخیص داده نمی شود آنها دسته دسته بوجود می آیند توالد و تناسل دارند - نر و ماده دارند تولید مثل آنها زیاد است در اعمال دریاها و زیر پوست درختان و در صحاری و بیابانهای بی آب و علف موجود می گردند و مدتی زیست می كنند و معدوم می شوند در مدت زندگی خداوند آنها را آب می دهد و رزق و روزی می رساند و بعضی از ذرات منطق و زبان دارند و از حال یكدیگر آگاه هستند می توانند مقاصد خود را بقدر ما یحتاج خود بنوازد خود بفهمانند و خوراك را برای آنها ببرند یا بخوراك راهنمائی نمایند.

ای فتح برنگهای مختلف آنها نگاه كن رنگهای سرخ و سبز و زرد و سفید آنها را ببین من چشمان خود را عاجز از درك همه رنگها می بینم و نمی توانم آنها را لمس كنم گاهی صدای آنها را می شنوم ولی می دانم موجودی ریز مانند ذرات در هوا و زمین پراكنده هستند.

این موجودات لطیف در نهایت لطف و دقت آفریده شده لطف خاصی و لطافت مخصوصی در خلقت آنها بكار رفته.

خداوند آنها را بدون سابقه بدون وسیله و مصالح ساختمانی قبلی بدون آلت و ابزار آفریده است.

هر صانع و سازنده و صنعتگر بدون مصالح و مواد و ابزار و تركیب مصالح اولیه نمی تواند چیزی بسازد ولی خدای بزرگ و جلیل لطیف صنایع لطیف خود را از لا شی ء نیستی بهستی بوجود آورده است.

ملاحظه فرمائید این همان موجودات تك سلولی است كه بدسته های آمیب ها - وانفور و دوژین در علوم طبیعی اطراف آن تحقیق شده و كتابها نوشته اند.

این همان موجودات یك سلولی هستند كه در هر 24 ساعت قریب هزار بار تولید مثل می نمایند و از یك واحد میلیونها واحد دیگر بوجود می آید و امام هشتم در 12 قرن پیش این درس طبیعی را آموخته و راه خداشناسی قرار داد.



[ صفحه 265]




[1] عيون اخبار الرضا ص 72 توحيد صدوق.

[2] كافي شرح توحيد از امام رضا(ع).